براي پسربچهای که تا چهاردهسالگی چوپانی میکرده و حتی بعد از مهاجرت نیز شبها را به ظرف شستن میگذرانده چه سرنوشتی را پیشبینی میکنید؟
پروفسور توفیق موسیوند که در خارج از ایران Tofy Mussivand نامیده میشود، در روستای ورکانه استان همدان چشم به جهان گشود.گویش مردم ورکانه لری است. او که در دوران کودکی و نوجوانی مجبور به چوپانی بود شبهای تابستان که روی پشتبام دراز میکشید، مدتها به آسمان و ستارگانی که به او چشمک میزدند خیره میشد، به دلایل آفرینش جهان فکر میکرد و از خود میپرسید: «هدف و منظور از خلقت اين نقاط نوراني و زيبا چيست؟ من چه كسي هستم و در كجاي اين دنياي بزرگ ايستادهام؟».
اینکه چنین سوالاتی از ذهن یک کودک چوپان بگذرد به نظر عجیب میرسد ولی دکتر موسیوند از همان کودکی نیز مشتاق خواندن و یادگیری چیزهای جدید بود و همین ویژگی به او کمک کرد که از محیط روستا خارج شده و ابتدا به دانشگاه تهران و سپس با بورسیهای که به دست آورد به دانشگاه آلبرتا کانادا برسد. البته او کسی نیست که گذشته خود را انکار کرده یا از آن احساس پشیمانی کند، به همین دلیل وقتی برای همایش بینالمللی بوعلیسینا بعد از 37 سال به ایران سفر میکند چنین میگوید: «آمدهام تا سرى به زادگاهم، ورکانه، بزنم و گله گوسفندها را ببينم و به آسمان صاف و پرستاره خيره بشوم و يك بار ديگر به سالهاى دور كودكىام بازگردم و آن نقطه عزيمتى را بيابم كه هرگز فراموشش نكرده و نمىكنم. راستش من با ياد كودكى آرامش پيدا مىكنم. آنجا هم هميشه دنبال خاطراتى بودهام كه در دنياى مدرن و پيچيده به من آرامش بدهد كه آنها را در چوپانى و همان شبهاى مهتابى مىيافتم. چوپانى انسان را به اصل خود و خدا و طبيعت نزديك مىكند»
توفیق موسیوند متولد سال ۱۳۱۵ پروفسور جراحی و مهندسی از دانشگاه اتاوا و کارلتون در شهر اتاوای کشور کانادا و مخترع بایپس قلبی ریوی است.
وی همچنین سمت مدیریت بخش دستگاههای قلبی عروقی انستیتوی قلب دانشگاه اوتاوا، و بخشهای تجهیزات پزشکی دانشگاههای اتاوا و کارلتون را بر عهده دارد. پروفسور موسیوند عضو افتخاری فرهنگستان علوم پزشکی ایران نیز میباشد.
توفیق موسیوند فارغالتحصیل رشته مهندسی کشاورزی از دانشگاه تهران و دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته مهندسی مکانیک از کانادا و دکترای پزشکی و فوق تخصص جراحی قلب از کانادا است. او صاحب اختراعاتی چون بایپس قلبی ریوی، امکان تشخیص پزشکی از راه دور و تنظیم و معالجه قلب، تعیین DNA انسان توسط اثر انگشت و ۱۴ اختراع پزشکی دیگر، عالیترین مقام علمی جهان از انجمن سلطنتی کانادا و بریتانیا و نیز عضو انجمن دانشمندان نیویورک، بنیانگذار درمان پزشکی از راه دور، رئیس بخش قلب و عروق انستیتو تحقیقات قلب دانشگاه اوتاوا (پایتخت کانادا) است.
او سالهای ابتدایی در کانادا را به یادگیری زبان، تحصیل در طول روز و کار طاقتفرسا در شب به عنوان یک ظرفشوی گذراند تا توانست از دانشگاه در رشتههای مدیریت و مهندسی مکانیک فارغالتحصیل شود. سپس با خانمی کانادایی به نام دیکسی لی ازدواج کرد. در دهه 1970 سمتهای متعددی را به عنوان یک مهندس برعهده داشت تا زیربنای یک آلبرتای جدید را پیریزی کند. بعد از نقل مکان با همسر و دو پسرش به کلیولند در اوهایو بود که دوباره سوالات مربوط به رمز و راز جهان به سراغش آمده و او را به بازگشت به دانشگاه و تحصیل علوم پزشکی در دانشگاه آکرون و کالج پزشکی شمال شرقی دانشگاه اوهایو مشتاق کرد. در این زمان بود که تلفیق علوم مهندسی و پزشکی به او کمک کرد تا به دانش نوینی در زمینه اعضای مصنوعی دست یافته و بتواند بعد از مدتی قلب مصنوعی انسان را اختراع کند. بعد از سه سال کار در کلینیک کلیولند، دکتر ویلبرت کئون از انستیتو قلب اوتاوا از او درخواست کرد تا سرپرستی تیم قلب مصنوعی انستیتو را برعهده بگیرد. آنجا بود که چوپان سابق توانست فنآوری قلب مصنوعی خود را گسترش داده و آن را به استانداردی برای آینده تبدیل کند.
از آن به بعد بود که شهرت وی عالمگیر شد و وی ریاست بسیاری از هیئتهای علمی و تخصصی و سمت استادی رشتههای جراحی و مهندسی در دانشگاههای اوتاوا و کارلتون را برعهده گرفت. فعالیتهای تحقیقاتی او باعث به وجود آمدن سالی 1000 شغل در کانادا و سرریز شدن بیش از 200 میلیون دلار سرمایهگذاری خارجی در طی ده سال شده است.
دکتر موسیوند اختراعات بسیاری را به ثبت رسانده است که مهمترین آنها عبارتند از: قلب مصنوعی کنترل از راه دور که پس از قرار گرفتن در بدن بيمار ميتوان از طريق ماهواره، اينترنت و تلفن از وضعيت آن و همچنين وضعيت سلامت بيمار آگاه شد و امکان ارسال برق به آن بدون ايجاد سوراخي در بدن، از طريق سيستم الکترومغناطيسي فراهم است. ثبت اطلاعات ژنتیکی به وسیله استفاده از اثر انگشت بدون نياز به خونگيري و تنها از طريق انگشتنگاري و ساخت زيرپيراهني که ميتواند فشار خون و کارکرد قلب را در کساني که قلبشان خوب کار نميکند، کنترل کند از دیگر اختراعات این دانشمند ایرانی است.
از تمامی این افتخارات و اختراعات که بگذریم داستان زیباترین هدیهای که پرفسور موسیوند دریافت کرده نیز بسیار خواندنی است. او این داستان را چنین نقل میکند: «طبق قوانين مرسوم كانادا هديه دادن به پزشكان و هديه گرفتن از آنها ممنوع است. يك روز ديدم شخصى از شبكهای كانادایی به دفتر كارم در بيمارستان اوتاوا آمد و بستهاى را جلوى من گذاشت كه از گرفتنش امتناع كردم. آن شخص خيلى اصرار داشت و همين باعث شد كه بسته را باز كنم. هفت حلقه فيلم از همدان و زادگاهم روستاى وركانه بود كه خودشان تهيه كرده بودند. گريهام گرفت و به اين فكر كردم كه چطور براى يك شبكه كانادايى اين قدر زادگاه من و آن خانه محقر سنگى اهميت داشته كه هزاران كيلومتر را طى كنند و از آن فيلم بسازند. آنها اين كار را كرده بودند كه بدانند واقعا من يك چوپان در درههاى كوه الوند بودهام و اين به جرئت مهمترين هديه زندگى من بود».
دکتر موسیوند رسالت خود را چنین شرح میدهد و چه خوب بود که تمامی دانشمندان و پزشکان چنین رسالتی را بر دوش خود نیز میدیدند: «براي من آنچه مهم است خدمت به بشر است نه تنها به مردم كشورم بلكه به مردم تمام دنيا. در واقع جز اين نيز نبايد باشد، رسالت من به عنوان يك پزشك، كمك به بيماران، تعليم و تربيت پزشكان ديگر و اين بار ابداعات و اكتشافاتي است كه بتواند به نوعي به بشر كمك كند».