یکی از اصلیترین مجادلههای چند وقت اخیر در کشور کانادا و نیز استان آلبرتا، اجرای قوانین مالیاتی و قیمتگذاری بر مصرف دیاکسیدکربن بوده است. این مالیات از طرف دولت اعمال میشود و هزینهای اضافی بر فعالیتهای تجاری و صنعتی که طی آنها کربندیاکسید تولید میشود اعمال میکند. این مالیات دارای دو نوع مکانیزم است. اولین مکانیزم برنامه cap-and-trade نام دارد که در آن دولت یکسری مجوزهای قابل فروش ایجاد کرده که اجازه تولید مقادیر خاصی از گاز CO2 را میدهند. مکانیزم دیگر این سیستم نیز همان مالیات مستقیم اعمال شده بر کربن مصرفی است.
استان آلبرتا از سال 2007 نوعی سیستم قیمتگذاری بر کربن تولید شده توسط صنایع و افراد را اجرایی کرده بود. این مالیات پس از تنظیم چارچوب و مقررات هشداردهنده آلایندههای خاص (SGER) اجرایی شد، زیرا این مقررات برای اجرا، به وضع قوانینی برای کاهش غلظت تمامی گازهای گلخانهای نیاز داشتند. در نوامبر سال 2015 دولت استانی آلبرتا برنامه راهبردی تغییرات اقلیمی (CLP) خودش را معرفی کرد. این برنامه دامنه مالیات کربن در این استان را گسترش داد و در آن توجه خاصی نیز به گازهای آلاینده جو و تولید انرژی الکتریکی شده بود. انتظار میرود که در سال مالی 2018/19 درآمد استانی آلبرتا از مالیات کربن (که قیمت آن برای هر تن 30 دلار تعیین شده) تا 1.4 میلیارد دلار افزایش پیدا کند. در صورتی که این قیمت طبق برنامه تعیین شده تا سال 2022 به 50 دلار برای هر تن برسد، ادامه این روند و نیز اجرای برنامههای جانبی آن مطمئنا باعث افزایش فشار بیشتر ناشی از مالیات کربن بر شرکتها و خانوارهای استان خواهد شد.
با وجود آنکه نگرانیهای قابل توجهی از جانب آسیبهای احتمالی ناشی از تغییرات آبوهوایی وجود دارد و تمامی این مسائل توجیهپذیر هستند، اما قانونگذاران و عموم جامعه باید مراقب عواقب اقتصادی منفی ناشی از وضع مالیات کربن نیز باشند. ما باید مزایای ناشی از کاهش آلایندههای کربندیاکسید را در قالب هزینههای اقتصادی که به همراه دارند در نظر بگیریم. متاسفانه مالیات کربن و وضع اینگونه هزینههای اضافی یک توافق و قانون بینالمللی نیز نیست، و تنها برخی کشورهای محدود و یا استانهای بخصوص را شامل میشود. از طرفی این قوانین جامع هم نیستند و جز دیاکسیدکربن برای محدود کردن سایر گازهای آلاینده و مضر قوانین مناسبی را در خود ندارند. به این ترتیب در حال حاضر قیمتگذاری بر میزان کربن تولیدی منجر به کاهش رونق اقتصادی شده و در سوی دیگر تولید آلایندههای جوی در دنیا را نیز آنچنان کاهش نداده است.
این مطالعه یک سری شواهد نظری و تجربی را درباره تاثیر مالیاتهای کربن بر رونق اقتصادی گرد آورده است. هدف از انجام این تحقیق فراهم کردن موقعیتی برای اطلاعرسانی و در نتیجه تلاشی برای تغییر در سیاستگذاریهای دولت استانی آلبرتا درباره این موضوع مهم بوده است. علاوه بر محدودیتهایی که قیمتگذاری بر کربن در سطح استانی ایجاد کرده، زمانی که به جزئیات قانون CLP نگاه میکنیم معلوم میشود نویسندگان آن حتی به مبانی اولیه اقتصاد هم تسلطی نداشتهاند. به عنوان مثال قانون CLP مالیات کربن را با برنامههای هدفگذاری شده دیگر مانند سقف مصرف سالانه 100 مگا تن برای آلایندههای تولیدی شده از نفت شل، و نیز پایان دادن به فرایند تولید الکتریسیته از ذغالسنگ تا سال 2030، ترکیب کرده است. وجود این اهداف جانبی باعث کمرنگ شدن منطق اصلی قیمتگذاری بر کربن میشود، زیرا سیاستگذاران از مالیات کربن برای ایجاد انگیزه در افراد استفاده میکنند و به بازار اجازه میدهند تا به ارزانترین روشها برای کاهش دادن آلایندههای خود روی بیاورند.
اشکال دیگر طراحی چارچوب CLP آن است که تلاش میکند با استفاده از مبالغ دریافتی در قالب مالیات کربن در پروژههای سبز سرمایهگذاری کند. این درحالی است که این سرمایه باید برای به حداقل رساندن هزینههای وارد شده بر صنعت و خانوادهها مصرف شود. بعلاوه با وجود آنکه در قوانین CLP برای کمک به خانوادههای فقیر و سایر گروههای آسیبگذیر تخفیف و کمکهایی در نظر گرفته شده، اما متاسفانه بازپرداخت آنها بصورت یکجا پیشبینی شده که تمامی آثار مثبت آن را زیر سوال میبرد. با وجود آنکه در این رویکرد میتوان مقاصد خیرخواهانه را دید، اما تخفیفهایی با بازپرداخت یکجا مالیات کربن را از نظر اقتصادی حتی ناکارآمدتر هم میکنند. ما با مطالعهای کوتاه درباره مبانی اقتصادی متوجه خواهیم شد که حتی با تخصیص درآمدهای مالی ناشی از مالیات کربن برای کاهش دادن دیگر مالیاتهای موجود، شاید بتوان تا حدودی تاثیر منفی این مالیات را بر اقتصاد کم کرد. برخی دیگر از طرحهای مالی معقول میتوانند ایجاد تخفیفهای یکپارچه ، و کاهش تولید ناخالص داخلی به مقادیری کمتر از آنچه در زمان نبود مالیات کربن بوده، باشند.
در حال حاضر و با ادامه اجرای برنامه راهبردی آبوهوایی استان آلبرتا، رشد اقتصادی این استان به مقدار زیادی کاهش پیدا خواهد کرد. این اتفاق در حالی رخ میدهد که تمامی این برنامهها تنها اثر ناچیزی بر روند بهبود تغییرات اقلیمی دارد که اصلا به چشم نمیآبد. بنظر میرسد با ادامه شرایط کنونی بهترین تصمیم آن باشد که قیمتگذاری بر کربن در سطح استان به طور کامل برداشته شود. اما بخاطر قیمت کربن تعیین شده از سوی دولت فدرال که در صورت برداشته شدن محدودیتهای استانی اعمال میشود، این کار شدنی نیست. به این ترتیب دولت استانی آلبرتا بهتر است شکل قیمتگذاری بر کربن مصرفی را به شکلی در بیاورد که حداقل بخشهای زیانآور آن از نظر اقتصادی حذف شوند. بنظر بنده بهترین کار برای اصلاح روند موجود آن است که درآمد خالص دریافتی از مالیات کربن در برنامههای جانبی مانند پروژههای سبز هزینه نشود، و به جای آن این مبالغ بطور منصفانه و برای کاهش دادن نرخ مالیاتهای دیگر صرف شود. علاوه بر این باید بتوان قیمت کربن را در شرایطی که برای فعالیتهای تجاری و نیز خانگی مشکلزا است، اصلاح کرد. به این ترتیب نباید این مبالغ برای اهداف جانبی متعدد دیگری که به منظور کاهش گازهای آلاینده و یا دستیابی به انرژیهای پاک ایجاد شدهاند، هزینه کرد.
منبع: fraserinstitute