در راستای موفقیت مشاغل چیزی که این روزها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، مهارتهای نرم و هوش احساسی افراد است. منظور از مهارت نرم، شخصیت و نحوهی تعاملات اجتماعی یک فرد است.
بیشتر مدیران در سطح جهانی به این باور رسیدهاند که مهیا کردن محیط کاری پویا و تمرکز روی میزان خلاقیت کارمندان بسیار بیشتر از تعیین محدودیتها و اعمال قوانینِ دست و پاگیر به پیشرفت روزافزون کسبوکار آنها کمک میکند. به همین دلیل بسیاری از مشاغل در پی ساخت فرهنگ مثبت و شخصیت حرفهای مناسب برای محل کار خود هستند.
تعیین شخصیت حرفهای افراد چندان کار آسانی نیست. اما بدون اشراف به این موضوع، افرادی که از هوش احساسی بسیار پایینی برخوردار هستند، ممکن است در دسته افرادی قرار بگیرند که تهدیدکننده موفقیت بیزینس بشمار میروند. این در حالیست که این نقابهای شخصیتی دایمی نیستند. با افزایش میزان خودآگاهی افراد میتوان عادات اشتباه آنها در محل کار را از بین برد و رفتارهای متناسب را جایگزین کرد.
اما با این وجود هستند کسانی که هرگز تغییری در خود ایجاد نمیکنند و نمیتوان به آینده روشن آنها در کار امیدوار بود. در زیر ۷ تیپ شخصیتی را معرفی کردهایم که چنین ویژگیهایی دارند. همراهمان باشید.
۱- افرادی که عادت دارند در محل کار غیبت دیگران را میکنند
برای غیبت کردن و شایعهپراکنی در مورد همکاران باید همیشه سرتان در زندگی کاری و شخصی دیگران باشد تا بتوانید یافتههای خود را در اختیار بقیه قرار دهید. بنابراین کسانی که دایم در حال غیبت کردن هستند بیشتر وقت ارزشمند و مفید خود را یا صرف سرک کشیدن در زندگی بقیه میکنند یا در حال تعریف کردن فضولیهای خود به دیگران هستند. همین باعث میشود از وظایف کاری خود غافل شوند و هیچ تلاشی برای پیشرفت در شغلشان انجام ندهند.
فارغ از این، چنین افرادی اعتبار اخلاقی خود را نزد بقیه از دست میدهند. همچنین دیگران به این باور میرسند که چنین فردی شایسته اعتماد نیست و از این رو از همه پروژههای مهم و موقعیتهای ارزشمند که میتواند پیشرفت شغلی در بر داشته باشد کنار گذاشته میشود و همیشه نادیده انگاشته خواهد شد.
یعنی کارمند با غیبت کردن در مورد دیگران، در واقع به شغل، اعتبار و وجهه اجتماعی خود لطمههای جدی وارد میکند و خود به این موضوع واقف نیست.
۲- افرادی که اصطلاحا آنها را «بلهقربانگو» مینامیم
این افراد عادت دارند هر چه مدیر یا دیگران میگویند را قبول کنند و سریعا تسلیم نظرات دیگران میشوند. چنین شخصیتهایی به هیچ عنوان توانایی «نه» گفتن و مخالفت کردن با ایدههای نادرست، گستاخی و نپذیرفتن کارهای جدید را ندارند.
شاید به خیال خود مهربان و مطیع به نظر برسند اما خصلت ذاتی آنها باعث عقب ماندن از قافلهی پیشرفت میشود و نه تنها به موقعیت خود، بلکه به روند پیشرفت کار هم آسیب میرسانند.
در محل کار هرگز روی این افراد نمیتوان حساب کرد، آنها را نمیتوان در پروژههای اساسی شرکت وارد کرد زیرا همیشه این باور در موردشان وجود دارد که آدمهای بیایده و بیارادهای هستند که فقط از دستاوردهای بقیه استفاده میکنند بدون اینکه حرف و نظری داشته باشند.
همین سبب میشود تا این افراد همیشه در جا بزنند و در شغل خود به هیچ جا نرسند.
۳- افرادی که به شدت محافظهکار هستند
برعکس بلهقربانگوها، محافظهکارها هستند؛ این اشخاص عادت دارند تا جای ممکن با نظرات بقیه مخالفت کنند. دلیلش هم این است که در جایی که هستند احساس راحتی میکنند و ترجیح میدهند موقعیت خود را به منوال همیشه حفظ کنند – حتی اگر این کار مانع از پیشرفت آنها شود.
این تیپ شخصیتی اگر مدیر باشد سعی میکند بیشتر وقت خود را به نوشتن دستورکار سپری کند و به تیمش دستور دهد که چه کاری انجام دهند و چه کاری نکنند. چنین مدیرانی به تیم خود اجازه ایدهپردازی نمیدهند.
۴- فردی که خود را «قربانی» میداند
نقش و وظیفه قربانی مهم نیست، او تصور میکند هر مشکلی که در محیط کار بروز میکند، تقصیر آنها نیست. این افراد به سختی مسئولیت اشتباههای خود را به عهده میگیرند. ممکن است ضربالاجلها را فراموش کرده باشند، با بقیه همکاران رفتار زشت و غیرحرفهای داشته باشند یا مسئولیتی که به آنها سپرده شده را ناقص انجام دهند، اما به هیچ عنوان زیر بار اشتباه خود نمیروند و قبول نمیکنند که اشکال از آنهاست.
چنین اصراری برای بیگناه بودن و قربانی دیگران بودن باعث میشود تا همکاران اعتماد خود را به چنین فردی از دست بدهند و او را هرگز در پروژههای بزرگ وارد نکنند.
۵- افرادی که تصور میکنند «عقل کل» هستند و هیچکسی به اندازه آنها نمیفهمد
فردی که خود را «عقل کل» میداند حرف هیچکسی را قبول ندارد و خیال میکند دیگران به گرد پای او هم نمیرسند. بدتر اینکه چنین فردی اگر اشتباه کند، تقصیر را متوجه خود نمیداند و آن را از چشم بقیه میبیند و بر این باور است که بقیه کار را درست انجام ندادهاند که چنین نتیجهای به دست آمده است. اما اگر کارها خوب پیش برود، تصور میکند که فقط خودش باعث این موفقیت شده و بس.
این تیپ شخصیتی در جلسات کاری خودبزرگبینانه سخن میگوید و به همین خاطر هرگز مورد اعتماد بقیه قرار نمیگیرد. البته این افراد متوجه بیمحلی اطرافیان نمیشوند زیرا آنقدر غرق در خودشیفتگی خود هستند که نمیتوانند ببینند دیگران چه نظراتی در مورد آنها دارند.
۶- افرادی که زود عصبانی میشوند و تندخو هستند
یک فرد عصبی حتی اگر ۶۰ ساله هم باشد باز نمیتواند روی خشم و عصبانیت خود کنترل داشته باشد. چنین فردی در محل کار ممکن است هر آن با دیگران مشاجره و دعوا داشته باشد. اگر موضوعی باب میل او پیش نرود احتمال اینکه شرایط دشواری برای دیگر همکاران به وجود بیاورد زیاد است.
این تیپ شخصیتی اغلب با فریاد زدن، عصبانیت یا حتی با گریه احساسات شدید خود را به نمایش میگذارد. به عنوان مدیر، فرد تندخو و زودخشم با ترور شخصیتی کارمندان خود مانع از پیشرفت کارها میشود.
۷- افرادی که با سیاست و زرنگی میخواهند کارهای خود را پیش ببرند
از آنجا که پیشرفت در کار برای اغلب آدمها مهم است، افراد سیاستمدار و زرنگ سعی میکنند به روشی دیگر به این هدف خود دست پیدا کنند. این افراد، دیگران را قربانی میکنند تا برای خود پلههای ترقی بسازند. در این راه هم از هیچ قصاوتی فروگذار نمیکنند.
هر کاری که تصور کنند آنها را یک قدم به پیشرفت نزدیکتر میکند، انجام میدهند. مثلا در جلسههای کاری ممکن است ایدههای دیگران را از قول خود مطرح کنند، شخصیت همکاران خود را زیر سوال ببرند یا حتی به واسطه زیرآب زدن بقیه، خود را در صدر قرار دهند.
اما مساله این است که دست این تیپ شخصیتی بالاخره رو میشود و از این رو، دیگران هرگز به آنها اعتماد نمیکنند و همین سبب میشود اغلب مواقع با سر به زمین بخورند.