«فروپاشی دلار امریکا» به معنای از بین رفتن ارزشِ دلارهای چاپ شده توسط دولت ایالات متحده است. وقتی چنین پدیدهای شروع شود، همه آدمها و سازمانها به هر قیمتی داراییهای دلاری خود را خواهند فروخت تا از شر این کاغذ بیارزش رها شوند. از جملهٔ این داراییها میتوان به اوراق بهادار خزانهداری امریکا اشاره کرد.
در ضمن این فروپاشی بر روی نرخ برابری سایر ارزها و داراییها نسبت به دلار امریکا نیز تاثیر میگذارد. و در آخر، این پدیده بر روی وضعیت سرمایهگذارهای خصوصی (مردم عادی) هم اثر میگذارد.
وقتی این فروپاشی رخ دهد، این افراد و سازمانها به سرعت داراییهای خود را به چیزهایی غیر از دلار تبدیل خواهند کرد. فروپاشی دلار به این معنا است که همه آنها هجوم میآورند تا داراییهای دلاری خود را بفروشند، ولی هیچکس نمیخواهند آنها را بخرد.
و این باعث سقوط ارزش دلار —حتی شاید تا صفر— خواهد شد. سقوطی آنقدر شدید که باعث میشود تورمهای رایج امروزی شبیه یک اتفاق خفیف به چشم آیند.
دو وضعیت برای سقوط دلار
قبل از اینکه سقوط رخ بدهد باید شاهد دو وضعیت دیگر باشیم. ابتدا، بایستی یک ضعف اساسی رخ دهد. بین ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۸، بر طبق شاخص دلار (DXY)، ارزش دلار امریکا ۶٪ کاهش یافته است.
چرا؟
در همین دوره بدهی ملی امریکا سه برابر شد، و از ۶ تریلیون دلار به ۲۲ تریلیون دلار رسید. و نسبتِ بدهی-به-جیدیپی هم از ۱۰۰٪ فراتر رفت. این تغییرها باعث شد که دولت ایالات متحده بتواند ارزش دلار را نسبت به ارزهای دیگر کاهش دهد تا در آینده بتواند بدهیهای خود را با دلار ارزانتر بازپرداخت کند.
دوم اینکه، بایستی یک ارز جایگزین مناسب وجود داشته باشد که همه بتوانند آن را بخرند.
بخشی از قدرت دلار در بازارهای جهانی به خاطر این است که «ارز ذخیره جهانی» شده است. در سال ۱۹۷۳، وقتی پرزیدنت ریچارد نیکسون سیستم «استاندارد طلا» را کنار گذاشت، دلار امریکا به جای طلا تبدیل به وسیله ذخیره ارزش شد.
به عنوان یک ارز جهانی، دلار امریکا تقریبا در نیمی از مبادلات مالی بین کشورها استفاده میشود. این یعنی بانکهای مرکزی کشورهای مختلف مجبورند در حسابها و صندوقهای خود دلار نگه دارند تا بتوانند این مبادلات را به شکل واقعی انجام دهند. در نتیجه، ۶۱٪ از ذخیره ارزی کشورهای دنیا به دلار نگهداری میشود.
دومین ارز محبوب دنیا بعد از دلار، یورو است. اما کمتر از ۳۰٪ از ذخیره ارزی بانکهای جهانی به یورو است و به خاطر بحران بدهیها در اتحادیه اروپایی، یورو قدرت چندانی برای جایگزینی دلار ندارد.
در زمینه مبادلات روزمره، سهم ارزهای دنیا به این شکل است: دلار امریکا ۴۵٪، یورو ۱۵.۵٪، یِن ژاپن ۱۰.۵٪، پوند انگلیس ۶٪، و دلار استرالیا ۳.۵٪.
چین و دیگر کشورها از یک ارز جدید برای استفاده در سیستم تبادل جهانی پشتیبانی میکنند. چین میخواهد که ارز خودش، یوان، این نقش را به عهده بگیرد که این باعث بهبود رشد اقتصادی چین خواهد شد.
در ضمن چین همیشه نگران سقوط ارزش دلار است. زیرا بزرگترین ذخیره دلاری اوراق بهادار ایالات متحده را دارد، و سقوط دلار میتواند ارزش داراییهایش را یک چندم —یا حتی صفر— کند.
ضمنا ضعیف شدن دلار باعث میشود دولت چین نتواند ارزش یوان را کنترل کند، زیرا سالها است نرخ برابری آن را به ارزش دلار گره زده است.
بعید است اختراعی مثل بیتکوین (BitCoin) بتواند دلار را از صحنه مبادلات ارزی دنیا کنار بزند. زیرا نه فقط قیمتش پُر نَوَسان است، بلکه هیچ بانک مرکزیای هم آن را کنترل نمیکند. ضمن اینکه رواج استفاده از آن در کارهای غیرقانونی در دارک وِب (Dark Web) هم مزید بر علت است. البته که دستهای پنهان نیز قدرت دستکاری آن را خواهند داشت.
پس علاوه بر ضعیف شدن دلار، باید حتما یک جایگزین جذاب هم برای آن وجود داشته باشد.
ماشهٔ مرگ دلار چه ویژگیهایی دارد؟
فروپاشی دلار فقط زمانی رخ میدهد که یک رویدادِ ماشه، اعتماد دنیا به دلار را کاهش دهد.
کشورهای دنیا مجموعا مالک ۶ تریلیون دلار از بدهیهای ملی امریکا هستند. چین و ژاپن بیشترین مقدار را دارند. اگر این دو کشور داراییهای خود (اوراق خزانهداری امریکا) را بفروشند، ممکن است بازار دچار هیجانی شود که به فروش همگانی بینجامد و سقوط عملی شود.
چین تقریبا ۱ تریلیون دلار از اوراق خزانهداری امریکا را دارد و کشوری است که نرخ برابری یوان را به دلار گره زده تا کالاهایش برای خریداران امریکایی ارزان باقی بمانند.
ژاپن هم تقریبا ۱ تریلیون دلار اوراق خزانهٔ امریکا را دارد. و البته این کشور هم میخواهد نرخ ارز خود (یِن) را پایین نگه دارد تا صادراتش به امریکا افزایش یابد. ژاپن در حال خروج از یک دوره ۱۵ ساله سیاست ضدتورمی است. و البته زلزله و سونامی ۲۰۱۱ و فاجعه نیروگاههای اتمی آن هم کمکی به جایگاه یِن نکردهاند.
اما آیا چین و ژاپن حاضر به حراج کردن دلارهای خود میشوند؟ احتمالا فقط در صورتی که ارزش داراییهایشان به سرعت کاهش یابد. ضمن اینکه آنها باید بازار صادراتی جایگزینی برای ایالات متحده بیابند.
اقتصاد چین و ژاپن وابستگی زیادی به مصرفکنندگانِ ایالات متحده دارند. آنها میدانند که فروش دلارهایشان، احتمالا باعث سقوط شدیدتری در ارزش دلار خواهد شد. این یعنی، کالاهای تولیدی آنها که به یِن و یوان ارزشگذاری میشوند، برای امریکاییها گران خواهند شد و اقتصاد و تولید داخلی آنها صدمه خواهد دید. پس، الآن هنوز منفعت آنها در نگهداری دلار است.
البته چین و ژاپن هر دو پاشنه آشیل خود را خوب میشناسند. آنها در حال افزایش صادرات خود به چند اقتصاد آسیایی نوظهورند که با بهبود وضع اقتصادیشان، دارند ثروتمندتر میشوند و قدرت خریدشان بالاتر میرود. اما ایالات متحده هنوز بهترین و جذابترین بازار صادراتی برای دنیا است.
بالاخره کِی…؟
در نظر داشته باشید که شاید هرگز دلار ایالت متحده دچار فروپاشی نشود. چرا؟ یکی از دلایلش میتواند این باشد که هیچیک از کشورهایی که قدرت نابودی دلار را دارند (چین، ژاپن، و دیگر ذخیرهکنندگان دلار)، تمایلی به کشیدن ماشه پیدا نمیکنند زیرا منافع مالی و اقتصادی خودشان را هم تهدید میکند. چرا بهترین مشتری خود را ورشکسته کنند؟
در عوض ممکن است به جای یک فروپاشی ناگهانی، شاهد یک نزول تدریجی باشیم. و در این حین، صادرکنندگان بزرگ به امریکا، برای خود بازارهای جایگزینی پیدا و خلق میکنند تا این انتقال را به شکل مطمئن انجام دهند.
تاثیرات سقوط ناگهانی دلار
یک سقوط ناگهانی در ارزش دلار، میتواند بازارهای اقتصادی دنیا را به آشوب بکشاند. سرمایهگذارها به سمت دیگر ارزها، مثل یورو، هجوم میبرند و تقاضا برای داراییهایی با ارزش ذاتی، مثل طلا، و دیگر فلزات و مواد، افزایش چشمگیری خواهد یافت.
در مقابل تقاضا برای اوراق خزانهداری کاهش مییابد، و نرخ بهره در تمام دنیا بالا میرود. قیمتهای کالاهای وارداتی به امریکا، مثل موشک به سقف آسمان هجوم میبرند، و در نتیجه تورمی شدید در امریکا رخ میدهد.
کالاهای صادراتی امریکا تبدیل به محصولاتی ارزان خواهند شد و این میتواند موقتا اقتصاد این کشور را تقویت کند. اما در بلندمدت، تورم، نرخ بهره بالا، و نوسانهای اقتصادی باعث کاهش رشد اقتصاد آن میشوند. نرخ بیکاری افزایش مییابد و اقتصاد امریکا به کسادی، یا حتی رکود جدی وارد میشود.
چطور خودمان را محافظت کنیم؟
جملهٔ معروفی هست که حتما شنیدهاید: «همهٔ تخممرغهایت را در یک سبد نگذار».
بهترین راه برای محافظت از ارزش داراییها در سناریوی سقوط دلار، این است که خودمان را در برابر یک نزول تدریجی هم ایمن کنیم؛ به بیان دیگر، استراتژی ما باید هم در مقابل نزول تدریجی محکم باشد و هم در مقابل سقوط.
بهترین راهحل برای این مورد «تنوع بخشیدن به داراییها» است. به این شکل که برای سرمایههای خود سبدی متنوع بسازید و در آن داراییهای متنوعی نگه دارید.
برای مثال میتوانید وارد یک صندوق سرمایهگذاری مشترک شوید، طلا و دیگر فلزات با ارزش را بخرید (این رایجترین توصیه است)، و نیمنگاهی هم به کالاهای باارزش دیگر داشته باشید.
سقوط دلار میتواند آشوب اقتصادی به وجود بیاورد. در واکنش به این ناآرامی و ناامنی، بهتر است چالاک باشید. و منظور از چالاک این است که تا میتوانید داراییهای خود را به حالت نقد نزدیک نگه دارید، تا به سرعت بتوانید آنها را جابهجا کنید.
در ضمن مطمئن شوید که تواناییهای شغلی شما قابل انتقال هستند و وابسته به صنایعی که در وضعیت آشوب بازده پایینی دارند هم نیستند. چون احتمالش زیاد است که از کار بی کار شوید. (پاسپورتتان را هم نو کنید. چون شاید مجبور به فرار به کشوری آرام شوید.)
برخی از صاحبنظرات اقتصاد دنیا، میگویند که جنگ اقتصادی امروزِ امریکا با چین که ترامپ آن را پرچمداری میکند، تلاشی برای جلوگیری از سقوط دلار است. قطعا رویارویی بزرگ عصر ما، بین این دو قدرت است و چین با خرید بیش از ۱۳,۰۰۰ تُن طلا در یک دههٔ اخیر، عملا دارد سبد داراییهای خود را متنوع میکند و وزن دلار را در آن پایین میآورد.
منبع: The Balance