برنامه ارزیابی بینالمللی دانشآموزان (PISA) از یک سری آزمون بینالمللی تشکیل شده که معمولا برای مقایسه عملکرد آکادمیک و آموزشی کشورهای گوناگون با دیگر کشورها استفاده میشوند. نتایج بدست آمده از برنامه ارزیابی PISA برای یک کشور با بررسی فاکتورهای مختلفی حاصل میشود که برخی از آنها عبارتند از کیفیت و دسترسی به خدمات آموزشی، ترکیب دانشجویان و دانشآموزان، بهداشت و سلامت، تغذیه و غیره.
این گزارش با مطالعه نقش درآمد ملی و هزینههای ملی در حوزه آموزش در جستوجوی علت تفاوت امتیاز در میان کشورهای مختلف است. این مطالعه به طور خاص به بررسی 72 کشور دنیا در یک بازه زمانی 15 ساله پرداخته تا تاثیرپذیری امتیازات بدست آمده در آزمون PISA آنها را از دو فاکتور درآمد ملی و هزینههای انجام شده به ازای هر نفر در سیستم آموزشی (با حذف تورم از هر دو فاکتور) محاسبه کند.
در ادامه دو نتیجه که از بررسی هزینههای انجام شده به ازای هر نفر بدست آمده بیان خواهد شد. نتیجه اول آن است که رابطهای مستقیمی بین هزینههای انجام شده در حوزه آموزش و امتیاز بدست آمده در آزمون PISA وجود دارد. کشورهایی که هزینه بسیار زیادی برای آموزش کردهاند امتیازهای بیشتری نیز داشتهاند. نکته دوم نیز آن است که تاثیر هزینههای بیشتر بر نتایج PISA برای کشورهایی که در گذشته هزینه کمتری داشتهاند به نسبت کشورهایی که پیش از این نیز هزینه بالایی در این حوزه میکردند متفاوت بوده است. افزایش هزینه در کشورهایی که هزینه کمتری در حوزه آموزش داشتند بر رشد امتیاز PISA بسیار قابلملاحظه بوده است. با یک محاسبه سرانگشتی میتوان دریافت کشورهایی که حداقل هزینه در حوزه آموزش را دارند با هزینه بیشتر در این بخش میتوانند در زمان کمی بیشتر از یکسال خود را به امتیازهایی که کشورهای توسعه یافته بدست میآورند برسانند. در سوی دیگر کشورهایی که هزینه زیادی در بخش آموزش میکنند با رشد هزینههای خود شاهد رشد امتیاز PISA بسیار اندکی خواهند بود. قدری از این تفاوت بین کشورهای پرهزینه و کمهزینه میتواند ناشی از کاهش بازده در بخش آموزش باشد. کشورهایی که هزینه زیادی در این حوزه دارند هماکنون بسیاری از مزایای آموزشی که برای رشد امتیازهایشان مهم بوده را دریافت کردهاند. اما در مورد کشورهای کمهزینه این مزایا پیش از این وجود نداشتهاند و ارائه خدمات آموزشی جدید موجب خواهد شد تا نتایج آموزشی بسیار چشمگیری نیز برای آنها حاصل شود.
این مطالعه همچنین به یک سوال اساسی پاسخ میدهد: رابطه بین درآمد ملی و امتیازهای PISA چیست؟ امتیازهای PISA رابطه مستقیمی با درآمد ناخالص ملی به ازای هر نفر در کشورهای گوناگون دارند. کشورهای ثروتمند امتیازهای بالاتری به نسبت کشورهای فقیرتر خواهند داشت. با این وجود در این حقیقت نیز تفاوتهای اندکی وجود دارد. با بالاتر رفتن درآمد ملی تاثیر امتیاز PISA برای کشورهای فقیر به نسبت کشورهای ثروتمند بسیار بیشتر است. به عبارت دیگر افزایش دادن درآمدهای ملی کشورهای کمدرآمدتر تاثیر مثبت بیشتری به نسبت کشورهای پردرآمدتر دارد. این موضوع نیز رابطه مستقیمی با کمتر شدن نتایج حاصل از افزایش هزینه در حوزه آموزش و کاهش تاثیرات آن بر امتیازهای PISA دارد. توجه به این موضوعات در هنگام بررسی جایگاه بینالمللی آموزشی کشورها بسیار مهم است. با یک برآورد سریع میتوان اینگونه نتیجه گرفت که میزان درآمد خالص ملی به ازای هر نفر تاثیری مستقیم بر یک سوم اختلاف امتیاز کشورهای گوناگون در آزمون PISA دارد. این نشان میدهد که در صورت محاسبه نکردن درآمدهای ملی افراد در هنگام مقایسه امتیازهای PISA، تا حد زیادی این تفاوتها به حساب سیستمهای آموزشی گوناگون گذاشته خواهد شد.
این نتایج برای تصمیمگیرندگان سیاسی چندین موقعیت را فراهم میکنند. اول آنکه از نگاه بینالمللی این حقیقت که کشورهای کمدرآمد و آن دسته از کشورها که هزینه کمتری در حوزه آموزش دارند با افزایش مداخله خود نتایج بیشتری بدست میآورند، نشان میدهد منابع این کشورها بهتر از سایرین هزینه شده است. از دیدگاه جهانی توانایی یک کشور برای افزایش دادن امتیاز PISA محدود است. بر اساس اطلاعات بدست آمده کشورها در گذر زمان امتیاز بسیار اندکی بدست میآورند و افزایش امتیاز زیاد، مخصوصا در کشورهای توسعهیافته، به تغییرات اساسی در منابع آموزشی آنها احتیاج دارد. با اینحال هر کشور با هر نوع دیدگاه سیاسی که دارد باید با توجه به نتایج آزمون استانداردی که گرفته شده و مقایسه بینالمللی امتیاز خود با دیگران به سرمایهگذاری در حوزه آموزش بپردازد. مقایسه کشورهایی که دارای استانداردهای آموزشی متفاوت، فضاهای گوناگون و فرهنگهای متنوع هستند بسیار دشوار است. در نتیجه بخش زیادی از تفاوتهای موجود در امتیازهای PISA بین کشورهای گوناگون به دلیل فاکتورهای غیرقابل اندازهگیری و ویژه هر کشور ایجاد میشوند. برای رسیدگی به این تفاوتها باید سیاستهایی به کار گرفته شوند که نقش مستقیم فاکتورهای آموزشی را در نتیجه نهایی این آزمون افزایش دهند.
منبع: Fraser Institute