ترودو که نخستوزیر کاریزماتیک و لیبرال کانادا است باید در عرصه انتخابات حاضر شود تا ببیند که آیا شهروندان کانادا از عملکرد او در دوره اول نخستوزیری راضی هستند یا خیر. به گفته ناظران رهبر حزب محافظهکار تا حد زیادی نادیده گرفته شده، اما به نظر نمیرسد شانس زیادی برای تصاحب آرای رایدهندگان داشته باشد. البته در سوی دیگر حزب دموکرات احتمالا بتواند نظر شهروندان کانادایی را تا حد زیادی به سوی خود جلب کند و به اصلیترین رقیب ترودو تبدیل شود.
پاراگراف بالا با وجود شباهت بسیاری که به انتخابات پیشرو دارد شرایط انتخابات فدرال سال 1972 را توصیف میکند. بسیاری از کارشناسان میگویند رویداد کنونی انتخابات کانادا هرچند بسیار به 50 سال پیش شبیه است اما میتوان تفاوتهایی نیز بین این دو دید.
نخستوزیر ترودو در سال 1972 پیر الیوت نام داشت و به تازگی اولین دوره نخستوزیری خود را به پایان رسانده بود. جاستین ترودو سال 2019 نیز که در حال آماده شدن برای انتخابات اکتبر است آخرین روزهای دور اول نخستوزیری خودش را پشت سر میگذارد.
تاریخدان کانادایی دیوید بلاکر در اینباره میگوید: هر دو این افراد با تکیه بر حمایت و پشتوانه جوانان و زنان به پیروزی رسیدند. اما پس از پایان دوران ریاست دولت پیر الیوت حمایتهای این گروه از شهروندان تا حد زیادی کاهش یافت. البته در مورد جاستین ترودو نیز این موضوع تا حد زیادی صدق میکند.
به عنوان مثال به گفته جان انگلیش که زندگینامهنویس رسمی پیر الیوت بوده هر دو این اشخاص وعده داده بودند تا سیاستی متفاوت را در پیش بگیرند. اما در پایان دوره اول ریاست پیر الیوت عده بسیاری به نحوه اداره امور توسط او انتقاد داشتند. آنها میگفتند او به عنوان رهبر مقش کمرنگی داشت و دولت در دوره او توسط تعداد اندکی از کارمندان (که توسط مردم انتخاب نشده بودند) اداره میشد.
جاستین ترودو نیز با وجود وعده تحقق نیافته ایجاد تغییرات بنیادین در سیستم رایگیری و نیز رسوایی مربوط به SNC Lavalin به نظر میرسد شرایطی مشابه پدر خود داشته باشد.
با تمامی اینها این دو نفر دارای دو جایگاه متفاوت در کمپینهای انتخاباتی هستند: جمهوریخواهان در سال 1972 بیش از 10 امتیاز در صندوقهای رایگیری از سایر احزاب جلوتر بودند، اما امروز این حزب تقریبا شانهبهشانه محافظهکارها در حال رقابت است.
انگلیش میگوید که همانند سال 1972 کمپینهای انتخاباتی بسیار اهمیت دارند و جاستین در آنها موفقتر از پدر خود ظاهر میشود. او میافزاید: او به صورت خلاصه و کوتاه سخنرانی میکند و دارای نوعی حس همدردی و همدلی انساندوستانه است که پیر از آن برخوردار نبود. پیر بسیار سرد و خشک بود و همین موضوع مشکلات بسیاری برای او بوجود میآورد.
میجوری لبرتون که در سال 1972 در کمپین اصلی حزب Progressive Conservative فعالیت میکرد و بعهدها به واسطه فعالیتهای سیاسی خود به سنا راه یافت میگوید هیچ ارتباط خانوادگی بین نمایندگان حزب محافظهکار وجود ندارد، اما میتوان شباهتهای نزدیکی بین آنها یافت.
در سال 1972 رابرت استنفیلد که رهبر حزب محافظهکار بود و با القاب گوناگونی همچون خستهکننده، دوستداشتنی و مهربان شناخته میشد برای دومین بار در حال رقابت با پیر ترودو بود.
اندرو شیر که رهبر حزب محافظهکار است در پاییز پیش رو با ترودو رقابت خواهد کرد. او بسیار جوانتر و به نسبت بیتجربهتر از استنفیلد است. استنفیلد پیش از ورود به صحنه رقابتهای انتخاباتی فدرال در همان سال نخستوزیر نوااسکوشیا نیز بود.
با اینحال به گفته لبرتون هر دو این رهبران از طرف جمعیت مشابهی حمایت میشوند. او در اینباره گفت: آقای استنفیلد همانند اندرو شیر فردی باهوش، منطقی، اخلاقمدار، مثبتاندیش و مودب بود. این ویژگیها در سال 1972 دقیقا در تضاد با خصایص ترودو بودند. من فکر میکنم مردم در آن سالها از تسویهحسابهای سیاسی خسته شده بودند، به همین دلیل به دنبال فردی همانند آقای استنفیلد میگشتند که بسیار جدی باشد تا با تمام توان رهبری کشور و حزب را بر عهده بگیرد.
حال بهتر است به وضعیت حزب NDP نیز نگاهی بیاندازیم.
در سال 1972 دیوید لوییس فرماندهی این حزب را در اختیار داشت و توانست با اتکا به پیامی نوین و روشن در روزهای ابتدایی مبارزات انتخاباتی به شدت مورد استقبال رایدهندگان قرار گیرد. او گفت: کسبوکارهای بزرگ به شکل بسیبار نزدیکی با دولت فعالیت میکنند و مبالغ موردنیاز برای ارائه خدمات رفاهی از طرف شرکتها از جیب دولت خرج میشود.
به عقیده بلاکر رهبر کنونی NDP یعنی یاگمیت سین نیز دقیقا با همین ترفندها وارد عرصه انتخابات شده است. ام میگوید: یاگمیت سعی دارد تا خود را در شرایطی مشابه دیوید لویس قرار دهد که توانست با پیامهای پوپولیستی و شعارهایی که دارای محتوایی برای قرار دادن مردم در برابر قدرت بودند در سال 1972 به موفقیت برسد.
البته بلاکر به این نکته نیز اشاره دارد که شیر میتوانست در صورت حضور در رقابتهای انتخاباتی بیشتر از سین به استنفورد شبیه باشد. او میگوید سین به نسبت لوییس دارای تجربیات بسیار کمتری است.
البته شباهتهایی نیز بین رقابتهای انتخاباتی 1972 و امسال وجود دارد که خارج از حیطه اشخاص هستند.
حمایت از ارزشهای آمریکایی ترفندی بود که در سال 1972 توسط ریچارد نیکسون اجرا میشد و امروزه نیز رییسجمهور ایالاتمتحده یعنی دونالد ترامپ از آن استفاده میکند.
مناظرات انتخاباتی که درباره دوزبانه بودن و نیز چندفرهنگی بودن کشور به طور رسمی در زمان پیر ترودو روی داد در دوره اول باعث شد تا جمهوریخواهان حمایت رایدهندهها در استان اونتاریو و نواحی غربی را از دست بدهند. انگلیش میگوید امروز نیز ممکن است بحث درباره تفاوتها هزینههای سنگینی برای جمهوریخواهان در پی داشته باشد.
در حال حاضر نیز استانهای کبک، اونتاریو و بریتیشکلمبیا همچنان مانند سال 1972 میدان مبارزه اصلی انتخابات فدرال هستند. در آن سالها حزب Progressive Conservative از حمایتی قوی در استان کبک برخوردار بود و امسال نیز توریس 11 کرسی را در این استان در اختیار دارد.
علاوه بر این فاکتورهای دیگری نیز امروز وجود دارند. حزب سبز دارای متنوعترین طیف رایدهندگان است، پیشرفتهترین تجهیزات و تاکتیکها را در کمپینهای انتخاباتی خود به کار میگیرد و در سالهای دور نیز هنوز حزبی به این نام وجود نداشت.
به عنوان مثال حزب Progressive Conservative در سال 1972 به دلیل نبود نظرسنجیهای انتخاباتی کنونی نمیدانست تا چه حد در بین مردم محبوبیت دارد. اما به گفته لبرتون آنها امروز این امکانات را دارند و هفته پیش متوجه شدند ممکن است شانس تشکیل دولت را نیز داشته باشند.
سال 1972 جمهوریخواهان توانستند به سختی قدرت اقلیت در پارلمان را با تنها دو صندلی بیشتر متعلق به خود کنند.
حال سوال آنجاست که آیا در انتخابات 2019 نیز این اتفاق خواهد افتاد؟ نتایج نظرسنجیها نشان میدهند که احتمالا یک یا دو حزب دارای شانسی بیشتر از دیگران هستند. اما با اینحال باید هنوز منتظر ماند و دید که نتیجه رایگیری در روز 21 اکتبر چه خواهد شد.
منبع: Daily Hive