Thursday, November 21, 2024
-9.1 C
Calgary

گفت‌وگو اختصاصی «پیکوبینو» با ماز جبرانی

عضویت در خبرنامه

آخرین مطالب پیکوبینو

مازیار جبرانی معروف به ماز یا مز (Maz) متولد 7 اسفند 1350 (February 26, 1972 ) در تهران، بازیگر، فیلم‌نامه نویس، تهیه کننده و کمدین ایرانی-آمریکایی است.

فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی در دانشگاه برکلی و زبان ایتالیایی از کشور ایتالیا می باشد، او بجز بازیگری، بعنوان کمدین سبک استندآپ مشهور می‌باشد.

چی شد که حرفه‌ی کمدی رو انتخاب کردین؟ این آرزوی بچگی شما بود؟

من از ۶ سالگی آمریکا بزرگ شدم و فکر کنم وقتی ۹ یا ۱۰ سالم بود، ادی‌مورفی رو دیدم که اون زمان خیلی معروف بود. وقتی دیدمش دلم میخواست که مثل اون باشم البته که پدر مادرهای ایرانی قبول ندارند. میگفتند نه تو باید وکیل بشی یا دکتر یا مهندس، خلاصه فکر کنم حدود ۱۲ سالم که بود توی شمال کالیفرنیا که بزرگ شدم شروع کردم تو رول‌های تئاتری تو مدرسه بازی کنم. یک بار یکی از کارگردان‌های مدرسه به بقیه هنرپیشه‌ها که در اون نمایش بودن گفت میبینید که چقدر با پر انرژیه، میبینید چقدر به حرفای من گوش میده باید از این یاد بگیرید. وقتی این حرف رو زد، به من خیلی اعتماد به نفس داد و گفتم که وای من این کاره هستم. خلاصه دلم میخواست که برم تو کار هنرپیشگی و کمدی ولی مادر پدر ایرانی منو همش میفرستادند به یک میانبر که از یک طرف دیگه‌ای برم،‌ همیشه خواستن که برم یک کار ابرومند بگیرم، میگفتن که ما آبرو داریم، اسم داریم و اسم مارو خراب نکن.

خلاصه در دانشگاه، علوم سیاسی خوندم و بعد برای یک سال وقتی دانشجو بودم رفتم ایتالیا درس خوندم Exchange Program  بود، اونجا که بودم گفتم خوب شاید بتونم پروفسور بشم‌، اگر پروفسور بشم هم کاری هست که آبروی فامیل رو نمی‌برم هم اینکه میتونم جلوی مردم باشم تدریس کنم.

برگشتم آمریکا به مادرم گفتم که میخوام پروفسور بشم و شروع کردم که دکترای علوم سیاسی بخونم و بلافاصله باز رفتم توی تئاتر اون مدرسه شرکت کردم و راستش رو بخواین وقتی روی صحنه بودم احساس زنده بودن داشتم ولی وقتی کلاس دانشگاه بودم احساس محدودیت میکردم، احساس میکردم این کار برای من نیست. خلاصه از دانشگاه هم خارج شدم و بعد دیگه رفتم بدنبال اجرای کمدی. ۲۶ سالم بود که تصمیم گرفتم برم دنبال این کار و تا امروز هم به مردم میگم اگر واقعا ته دلتون یه کاری هست که میخواین بکنین دنبالش برید چون همه ما فقط یکبار عمر میکنیم و نمی‌تونیم زندگی کنیم که مادر، پدر و یا همسرمون رو خوشحال کنیم، خودمون اول باید خوشحال باشیم بعد اطرافیانمون رو خوشحال کنیم و بعد اگر امکاناتش باشه میتونیم دنیا رو خوشحال کنیم و یا به دنیا کمک کنیم. این درسی هستش که من از این راه یاد گرفتم.

به نظر شما یک کمدین موفق چه کسی هست ؟

ببینید من وقتی تصمیم گرفتم این کار رو کنم موفق بودم، واقعا میگم من وقتی توی دفتر، کار میکردم به عنوان دستیار که کار بزرگی هم نبود شبش میتونستم برم روی صحنه و برنامه اجرا کنم. وقتی میرفتم روی صحنه زنده بودم. پس یعنی چی! از اولش احساس موفقیت داشتم. حالا نمیدونستم آیا فیلم‌های بزرگ میاد، آیا تورهای بزرگ میاد! آیا پول میاد! نمیدونستم، ولی خوشحال بودم. بنظر من موفقیت این هستش که ادم بتونه استعداد و علاقه خودش رو پیدا کنه و دنبالش بره حالا هرچی باشه. شاید شما یک نقاش هستی و نشستی جلوی بوم و داری نقاشی میکنی، فکر نمیکنی که این باید بفروشه و پول در بیاد ازش، رفتی توی نقاشی و داری حال میکنی، مثل من که روی صحنه احساس زنده بودن دارم. پس برای من موفقیت حساب میشه.

در کنار هنرهایی که دارید مثل بازیگری سینما، نویسندگی، اجرای استندآپ کمدی، دیگه مشغول چه کاری هستید؟ آشپزی ؟ ورزش ؟

آشپزی من زیاد تعریفی نداره، البته راستش رو بخوای دلم میخواست که بیشتر بتونم آشپزی کنم ولی هنوز نرفتم توی اون کار. میدونید من بچه‌های ۱۱ ساله و ۱۳ ساله دارم،‌ و با همسر سعی میکنیم چهارنفری زمانی بیشتر باهم بگذرونیم. به تازگی یک سگ گرفتیم که از شروع پندمیک با ماست و خیلی باهاش خوشحالیم. تا حالا هیچ وقت سگ نداشتم ولی دارم به همه میگم اگر میتونید سگ بگیرید چونکه مجبورتون میکنه که پیاده روی برید و همیشه حال ادم رو مثبت میکنه. ورزش رو خیلی دوست دارم، به تازگی ۵۰ ساله شدم ولی سعی میکنم هفته‌ای ۲-۳ بار برم ۵ یا ۶ مایل بدوام وعاشق فوتبال هستم و گاهی که در شهر باشم با دوستام فوتبال بازی میکنم. همچنین فیلم و سریال و نت‌فلیکس رو دوست دارم و دنبال میکنم.

فیلم جدید چیزی دارید بعد از جیمی وست وود ؟

ببنید ساختن فیلم جیمی وست وود  تجربه خیلی خوب و باحالی بود ولی سخت بود. چونکه فیلم ساختن پول میخواد و سرمایه لازم داریم، ما با دوستم امیر اوهبسیون  متن رو خودم نوشتیم، هم اینکه مجبور شدیم پول رو جمع کنیم فیلم رو پخش و توزیع کنیم که خیلی کار سختی بود. الان ایده دارم برای فیلم ولی دنبال سرمایه گذارهستیم که بتونیم فیلم رو بسازیم. تازگی یک فیلم کوتاه ساختیم با یکی از دوستان تهیه کننده در تورنتو. بچه‌ها تونستن ازاستیون کینگ Stephen King اجازه بگیرن که از یک داستان کوتاهش، فیلم کوتاه بسازن به زبان فارسی که تازگی ضبط شده. 

یه خاطره باحال از استندآپ کمدی که هرموقع یادش میافتی خیلی میخندی ؟

ببینید شما وقتی کاری که بهش علاقی داری رو انجام میدی خیلی تجربه‌های خوب و مثبتی داری. چون از اون کار لذت میبری و همیشه مثل تفریح هست. مثلا  سال  ۲۰۱۶ زمان اوباما در کاخ سفید از من دعوت شد تا برای جشن نوروز یک سخنرانی کوتاه کنم و میشل اوباما رو معرفی کنم. این برای من یکی از بزرگترین لحظه‌های زندگیم بود که من از ایران اومدم و ۳۰-۴۰ سال بعدش دارم در کاخ سفید فرست لیدی رو معرفی میکنم. اون روز با خانواده رفته بودیم، دخترم که حدود ۵ سالش بود با گروه رقص اونجا سرگرم شده بود، میخواستیم از دخترم و گروه رقص عکس بگیریم که بعدا در پشت عکس دیدم که پسرم در یکی از اتاق‌های تاریخی کاخ روی صندلی کسی رفته، سرش توی صندلی بود و پاهاش روی هوا! خیلی خنده دار و جالب بود برامون. خلاصه اینکه اگر از کارتون لذت میبرید همیشه درش خوشحال هستید.

چرا برنامه شما به انگلیسی هست؟ آیا می‌خواهید روزی به فارسی استندآپ اجرا کنید ؟

البته که دوست دارم اما به دو دلیل ممکن نیست. اول اینکه تمام طرفداران من فارسی زبان نیستند. اگر اجراهای زنده من رو دیده باشی، متوجه می شی که مردم مختلفی در این اجراها هستند و عمدتا فقط انگلیسی می فهمند.

دوم اینکه من بیشتر زندگیم رو در آمریکا گذروندم. به همین دلیل موقع اجرا به زبان انگلیسی، اعتماد به نفس بیشتری دارم و راحت تر هستم. نه اینکه نتونم فارسی حرف بزنم، می تونم اما برای اجرای استندآپ به زبان فارسی راحت نیستم.